عجب داستانی داریم ما!! پارسال کوچیک ترین کلاس مدرسه نصیب ما شد و ما دم نزدیم. 25نفر اون کلاس کوچیک رو تحمل کردن به امید این که سال دیگه این ماجرا تموم شه. اما زهی خیال باطل!!!... چه خوش خیال بودیم ما!! قدر همون کلاس پارسالمون رو هم ندونستیم... امسال دیگه کلاسی رو بهمون دادن که علاوه بر کوچیکیش،2تا پنجره درست و درمون هم نداره که لااقل اکسیژن به مغزمون برسه ومغزمون فعال شه!!!(سال دیگه توی بوفه مدرسه درس نخونـــیــم،صــلـوات!!) حالا همه اینا به کنار... این قدر این کلاس پرت و دور افتاده اس که دبیرای بیچارمون همیشه نیم ساعت بعد زنگ تفریح میان کلاس(به نفع ما!!!)همش کلاسمون رو گم می کنن. تازه این کلاسی که پارسال دفتر مشاور های محترم مدرسمون بود،کنار دفتره!! واسه خاطر همین مجبوریم اون نیم ساعتی که دبیرامون دیرتر میان کلاس ،کمتر صر و صدا کنیم... تازشم،طبقه همکفه!!!آرزو به دل موندیم که یه سال کلاسمون،طبقه غیر همکف باشه... غـــــــــیــــر همکف!!
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.